بچـه که بودمـ کســی یا چیزی را که میخواســتم گریه میکردم
مادرمــ میگفــت خســته که شــدی سـاکت میشوی
.
.
.
این روزها تمام لحظه هــایم را گریه کــردم
حتــی شــب ها در خواب
حــس میکنمــ خدا همــ می گوید:
خســته که شــدی ساکت میشــوی

+ کاش یه چیــزی حالمــو خوب میکــرد(ازته دل)

البته اینکه مجید خراطها گوش دادم هم  تواین حالم بی تاثیر نیستا..

آقای ع.ح خر است

خیلی هم خراست

مطمئنم که خراست

همه میگن خراست...(منکه بگم یعنی همه گفتــــــــن)

طرف نه سیاسیه نه فوتبالیست!!

یه مغازه داره تو میدون تره بار!!که شعور ارباب رجوع بودن رو نداره!!

اخ اگه میتونستم عکسشو بذارم

قراره اگه تا ولنتاین نیمه گمشده من پیداش شد ببرمش اینجا

فقط خودمو و نیمه گمشده و تنهایی و کلبه و شب برفی

ولی خب میدونی
 +
+
+
+
+
+
+
+
+
+
کوووو نیمه ی گمشده ی پیدا شده ( کشک )

کو پول ؟ که همچین جایی رو بخری 
 
اصن مگه همچین جایی هست که من بخام برم 

بفرمائید تحویل بگیرید!!

انقد این زمستون رو مسخره کردید،انقد واسش جک ساختید که بیچاره هول شده، اختیارش دیگه دست خودش نیس

اصلا معلوم نیست چیکار میخواد بکنه؟؟؟

ازصبح داره تلاش خودشو میکنه..

خیلیم زور میزنه ها...

ولی خب ..

دستپاچه اسس..میفهمی؟دستپاچه!!!

 مازیار فلاحی دقیقافازش چیه؟چرا انقد اروم میخونه؟نکنه کسی خوابه؟یا صاحبخونه مریض داره؟

مـــــــن یکی از طرفداران پروپاقرص "مازیار فلاحی "میشدم اگه انقد ولوم صداش پایین نبود!!

دراخر تقدیرو تشکر ومرسی از کسایی که بمن میگن داداشــــــ...خخخخ

پ.ن    

واااااااااااااای چقد مطالبت جالبن..بااجازت کپی کردم

.

.

.

.

.

.

.

الکی مثلا شما خیلی ازپستای من خوشتون اومده!!

دیروز گوشیمو شگفت انگیز شارج کردم!تا نیم ساعت دیگم وقتش تموم میشه..

موندم چیکارش کنم؟یعنی زنگ بزنم خونه بامامانم حرف بزنم؟زشت نیس؟ آخه یه ساعت دیگه خونه میبینمش که...

یعنی من عاشق این 7575 هستم ،اس خالیم بهش میدم جوابمو میده قربونش برم ،صبح از شدت عشقی که بهش دارم اس دادم میای بریم حلقه ازدواج بخریم فردا!!!

میدونید درجواب چی گفت ؟؟؟شاید باورتون نشه ..وقتی خوندم اشک تو چشام جمع شدگفت:تا24ساعت دیگر منتظر باشید..ولنتاین چی براش بخرم خدا؟

هـَپى ولنتاین

هـَپى ولنتاینو درد

هـٓپى ولنتاین و کوفت

خودشون دوس پسر دارن , فکر میکنن ما هم از اون خـانـواده هاشــــــــیم!

به من خواستین تبریک بگین 22 بهمنی,مبعثی , تولد امامی , آزادی خرمشهری...یه چیزی تو این مایه ها بود خوشحال میشیم

محض اطلاع اونایی که مث من چشم وگوش بسته ان میگم:

وَلنتاین روزی است که اجنبیا  یک خرس کوچک به یک خرس گنده میدن!!

دیروز که از دانشگاه داشتم میومدم
وارد کوچمون که شدم این ور رو نگاه کردم کسی نبود اون ور رو نگاه کردم کسی نبود
منم با خیال راحــــــــــت شروع کردم بلند بلند حرف زدن
(وای چه گونچیشکای گوگولیی این درخته چی واسه ما فیگور گرفته...
خلاصه هنوز تازه داشتم با گربــــه چلاقه محلمون سلام احوال پرسی می کردم
که چشمتون روز بد نبینه دیدم پسر همسایمون واستاده داره یه چوری نگام می کنه
منم متخصص در مواقع بحـــــران،اصلا گریم نگرفت و به رو خودم نیاوردم
سریع دماغم رو بالا دادم و یه پشت چشمی نازک کردم و رفتم تو ژست غرور
که یه دفعه دیدم اقامون سریع رفت تو خونشون و در محکم بست
خودم که احتمال می دم شیفته غرورم شده
از دیروز منتظر تماسشم ولی نمی دونــــم چرا زنگ نمی زنه
دارم به این فکر می کنم که نتونسته شمارم رو از تو گوشی خواهر افاده ایش کش بره
بهتره خودم برم یواشکـــــــــی شمارم رو تو حیاطشون بندازم
لطفا برامون دعا کنید من که خیلی امیدوارم